۱- یک: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» (اخلاص / ۱) بگو: اوست خدای یگانه.
۲- دو: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا شَهادَهُ بَیْنِکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّهِ اثْنانِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ …» (مائده / ۱۰۶) ای کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد، در موقع وصیت از میان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد.
۳- سه: « لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَهٍ » (مائده / ۷۳) آنها که گفتند: خداوند، یکی از سه خداست به یقین کافر شدند.
۴- چهار: « وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلی أَرْبَعٍ » (نور / ۴۵) وگروهی(از جنبندگان) بر چهار پا راه می روند .
۵- پنج: « وَ یَقُولُونَ خَمْسَهٌ » (کهف / ۲۲) وگروهی می گویند: پنج نفر بودند.
۶- شش: «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ…» (اعراف / ۵۴) خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید.
۷- هفت: «ِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ » (بقره / ۲۶۱) همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند.
۸- هشت:« وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَهَ أَزْواجٍ» (زمر / ۶) وبرای شما هشت زوج از چهارپایان ایجاد کرد.
۹- نه:« کانَ فِی الْمَدِینَهِ تِسْعَهُ رَهْطٍ» (نمل / ۴۸) و در ان شهر، نه گروهک بودند.
۱۰- ده: «فَکَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَهِ مَساکِینَ» (مائده / ۸۹) کفاره این گونه قسمها،اطعام ده نفر مستمند است.
۱۱- یازده:« إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً » (یوسف / ۴) من در خواب دیدم یازده ستاره را.
۱۲- دوازده:« إِنَّ عِدَّهَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً» (توبه / ۳۶) تعداد ماه ها نزد خداوند دوازده ماه است.
۱۳- نوزده:« عَلَیْها تِسْعَهَ عَشَرَ » (مدثر / ۳۰) نوزده نفر(از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده اند.
۱۴- بیست:« إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ …» (انفال / ۶۵) هر گاه بیست نفر با استقامت از شما باشند..
۱۵- سی: « وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثِینَ لَیْلَهً » (اعراف / ۱۴۲) و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم.
۱۶- چهل:« فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً » (اعراف / ۱۴۲) به این ترتیب میعاد پروردگارش(با موسی)، چل شب تمام شد.
۱۷- پنجاه:« إِلاَّ خَمْسِینَ عاماً» (عنکبوت / ۱۴) مگر پنجاه سال.
۱۸- شصت:« فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّینَ مِسْکِیناً » (مجادله / ۴) وکسی که استطاعت ندارد، شصت مسکین را اطعام کند.
۱۹- هفتاد:« وَ اخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلاً لِمِیقاتِنا» (اعراف / ۱۵۵) موسی از قوم خود، هفتاد تن از مردان را برای میعادگاه ما برگزید.
۲۰- نود و نه:« إِنَّ هذا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَهً» (ص / ۲۳) این برادر من است، و او نودو نه میش دارد.
۲۱- صد:« فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ » (بقره / ۲۶۱) در هر خوشه، یکصد دانه باشد.
۲۲- دویست:« یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ » (انفال / ۶۶) بر دویست نفر پیروز می شوند.
۲۳- سیصد:« وَ لَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَهٍ سِنِینَ » (کهف / ۲۵) آنها در غارشان سیصد سال درنگ کردند.
۲۴- نهصد و پنجاه:« فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَهٍ إِلاَّ خَمْسِینَ عاماً » (عنکبوت / ۱۴) ( و نوح) در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد.
۲۵- هزار:« لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ » (قدر / ۳) شب قدر بهتر از هزار ماه است.